بای تا های
پی نوشت: من شب بخیر گفتم.ولی میدونم به این زودی خوابم نمیبره
من اووووووومدم
وای که چقدر خستم
املــــوز بعد از کارم دوستم اومد خونــــمون نتونســــــــــــتم یه چرت بخوابـــــــــــم
بعد رفتم باشگاه تمرین سخـــــــــــــــــــــت و زیاد واسه اینکه شنبه نلفته بودم باشگاه خودمو
تنبیه کلـــدم بعد از باشگاه رفتم مطهری تا سبزه میدون آخــــــــــــــــــــــــرش اومدم منظریه
واسه خودم مانتو خلیدم دیگه باید بلـــم لالا
شب بخیر
اینم یه عسک ناز
بای تا های
پی نوشت: من شب بخیر گفتم.ولی میدونم به این زودی خوابم نمیبره
سلــ ـام دوســت جونیــا.صبح بخیرچقدر سخته از خواب نازت بزنی بیای سر کار
بفرمایــــید نسکافه
اوممممم اینجـــــــور که به نظر میـــــــ ـــاد امروز زیاد سرم شلوغ نمیـــــــشه
من برم تا فرصت هست یکـــم اندیشه اسلامی بخونمفعلا....
پی نوشت:یه ماهه که کتاب اندیشه میخونم،نیدونم چرا تموم نمیشه
سلام....
دقیقا مثل روزای قبلهمش بخورو بخوابو تفریحو گردشو اینترنتو ....
امروز هم رفتم سر کار،کلی
کار ریختن سرم
اصلا وقت نشد یکم درس بخونم
الان هم یه2 تا 3 ساعتی میشه که پای کامپیوتر دارم چت میکنم با یه رفیق قدیمی که بعد مدت
ها آن شده بود.... همیشه تو خاطرم میمونه ،خودش میدونه واسم خیلی عزیزهفقط مشکل اینجاست که همیشه دعوامون میشه
ایجکال نداره دعوا شیرینی دوستیه
ببین این عسکه چه خوجله
دوسش دارم
من دیگه بلم.
فعلا بای
دوستون دارم.
بازم میام
هیس هیشی نگو دارم فک موکونم خوب
این اولین سلام این وبه ...
بهد از اولین سیلام ...
من حدیث
و میخوام اینجا اوغات بیکاریمو که خهلی هم زیادن
بگذرونم
ابلته فخط ایجا نی
میخوام از اتفاقات زندگیم و خاطراتم اینجا بگـ م
همین الان بگم من هر جور دلم بخواد و از هرکی و هرچی بخوام مینویسم ...
قلت المایی و دستوری هم نگیرین
که بنده خودم شهنامه رو سرودم
حالا بگذریم ... چون پست اوله حرف زیادی ندارم
... ام ... ام ...
میـــــــــــــــــرم
ــ ــ ــ ــ
ــ ــ ــ ــ ــ ــ
تا وختی که حفرم بیاد
پی نوشــت1: الان من محل کارم هستــــم