سلام....
دقیقا مثل روزای قبلهمش بخورو بخوابو تفریحو گردشو اینترنتو ....
امروز هم رفتم سر کار،کلی
کار ریختن سرم
اصلا وقت نشد یکم درس بخونم
الان هم یه2 تا 3 ساعتی میشه که پای کامپیوتر دارم چت میکنم با یه رفیق قدیمی که بعد مدت
ها آن شده بود.... همیشه تو خاطرم میمونه ،خودش میدونه واسم خیلی عزیزهفقط مشکل اینجاست که همیشه دعوامون میشه
ایجکال نداره دعوا شیرینی دوستیه
ببین این عسکه چه خوجله
دوسش دارم
من دیگه بلم.
فعلا بای
دوستون دارم.
بازم میام
هیس هیشی نگو دارم فک موکونم خوب
این اولین سلام این وبه ...
بهد از اولین سیلام ...
من حدیث
و میخوام اینجا اوغات بیکاریمو که خهلی هم زیادن
بگذرونم
ابلته فخط ایجا نی
میخوام از اتفاقات زندگیم و خاطراتم اینجا بگـ م
همین الان بگم من هر جور دلم بخواد و از هرکی و هرچی بخوام مینویسم ...
قلت المایی و دستوری هم نگیرین
که بنده خودم شهنامه رو سرودم
حالا بگذریم ... چون پست اوله حرف زیادی ندارم
... ام ... ام ...
میـــــــــــــــــرم
ــ ــ ــ ــ
ــ ــ ــ ــ ــ ــ
تا وختی که حفرم بیاد
پی نوشــت1: الان من محل کارم هستــــم