Hadis memories

پیمانی را که در طوفان با خدا می بندی،در آرامش فراموش مکن

Hadis memories

پیمانی را که در طوفان با خدا می بندی،در آرامش فراموش مکن

بعد از 11 روز ای دی اس الم وصل شد

سلام دووووووووووووووست جونیاااااااااااااااااااا


دوستون دارمSmiley


دلم واسه همتون تنگ شده بود.شما چطور؟معلومه دل شما هم تنگ شده از نظرات مشخصه.


راستی یه چیز راجب نظرات بگم.خواهشــــــــــــا نظر خصوصی نفرستید چون نمیشه تایید کرد بعد امار نظراتم میاد پایینمرسی .فداتوووووون


میدونید که واسه جابه جایی روالش اینه که چند روز طول میکشه تا با مشخصات جدید بهم اینترنت بدنتو این چند روز واقعا پی بردم که اینترنت چقدر تو زندگی من نقش دارهحالا جدا از اینکه دلم واسه شماها و وبلاگم تنگ شده بود،کلی پروژه مقالات بیخود استادامون ازمون میخواستن که همش مربوط میشد به اینترنت.ولی اینم بگم من اصلا کافی نت نرفتم با ذهن خودم با مجله هایی که تو خونه داشتم مقاله مینوشتم تحویل میدادمولی خدایش واسه ترم یک خیلی دارن سخت میگیرننمیدونم شاید از شانس بد من بوده همه استادایی که من باهاشون کلاس دارم تو شیوه ارایه درس و تمرینو مقاله سخت گیری میکنن،همشون بدون استثنا کنفراس پایان ترم گذاشتن.جالب اینه که انتظاراتشون هم بالاست گفتن پاور پوینت باشه نمره بیشتری میگیرید.دههههههههههه.از هیچکدومتون خوشم نمیاد.نه اینکه فکر کنید تو درسا کم اوردما نه اصلا هم اینطور نیست فقط یکم زیادی حرصمون میدین.


راستی یه خبر مهم .............. لی لی لی لی 


داداشم داره زن میگیره....هیپ هیپ هورااااااااااااا یکی از آرزوهام برآورده شد


دیروز جشن بله برون بود.


این روزا واقعا خیلی ماجراها پیش اومد حیف که نت نداشتم وگرنه تمام لحظات رو مینوشتم.


خلاصه بگم اینکه زن داداش جون دختر (پسر خاله مامانمه) دیگه دیگه.فامیله.خونشون لنگرود.بزن  به افتخار لنگرودیا...دم همشون گرم خیلی باحالن مخصوصا خونواده سودابه جون و البته خود سودابه جون.من و حاتمه صداش میکنیم سودی...وقتی میگین سودی همه میخندن .نمیدونم چرا... لابد چون زود صمیمی شدیم


من چند بار تو مهمونیا دیده بودمش ولی تاحالا باهاش حرف نزده بودم دورادور دیده بودمش.حاتمه که دیروز اولین بار دیدش.خوشمون اومد دختر خوبیه خیلی مهربون به نظر میاد...حالا باید دید....10_9_210.gif


الان رفتن آزمایش .ایشالله که خوب در میاد...ولی یه مساله هست قرار بود عید سعید غدیر


بشه عقد ولی یه عقد خصوصی.ولی باز معلوم نیست بشه یا نه چون عمه جونا میگن بزار بعد


 40 مادر بزرگ.از یه طرف درست میگن ولی اخه ما که جشن نمیگیریم خصوصی قرار بود عقد 


کنن و اینکه مادر بزرگم قطعا از عقد داداشم ناراحت نمیشه چون واقعا داداشمو دوست داشت.


حالا از داستان زن داداش بیایم بیرون... از خونه جدید بگم.اتاقمون کوچیکتر از اتاق قبلی ولی ما اینجارو دوست داریم


هم محیطش خوبه هم اینکه از اون همسایه های فضول راحت شدیم.


راستی دوست جونیا 23ام نمایشگاه (رسانه های دیجیتال )هست یا شاید یه اسم دیگه حالا اینو میپرسم بعدمیام دقیق مینویسم.پارسال من رشت نبودم نتونستم از نمایشگاه دیدن کنم.آدرسش جاده تهران -یکی از آشناهای ما هم اونجا غرفه داره.احتمالا اگه بشه وقت کنم که حتما وقت میکنم بعضی وقتا میرم اونجا.محیطشو خیلی دوست دارم....


ولی دوست جونیا برام دعا کنید اون مشکلی میگفتم حل نشد.نمیدونم چرا نمیخواد حل شه.انگار هر گناهی میکنم خدا تلافیشو اینجوری سرم در میاری.هرروز مشکلم پررنگتر میشه.خدایاااااااااااااا یه جوری درستش کن.التماس میکنم.



پی نوشت: بعد میام ویرایش میکنم.


نظرات 9 + ارسال نظر
سپیدهـ شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ http://night-girl12.blogfa.com

وایــــ حدیثی جونمـــــــــــــ کوجا بودی تو این مدت آخی زن دادش؟؟؟موخوامـــــــــ
ایشالا خوشبخت بشنرسانه های دیجیتال چی داره
که بابامم هر سال میره؟؟؟؟
دعا میکنم ایشالا حل شه

سلام سپیده جونم.الهی فدات شم واست داداش میخلم با زن داداش
نمایشگارو امسال تو هم برو اونوقت میفهمی چی داره
مرسی که برام دعا میکنی خیلی به دعا نیاز دارم

ارمیا یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:15 ق.ظ http://ermiya14.blogsky.com

مبارکه عروسی داداشی

خیلی ممنون

فاطمه یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ب.ظ http://ro0oz.blogsky.com

سلام عزیزم
مبارکا باشهههههههههههههه

انشاالله به سلامتی

منم چند روز پیش عروسی داداشم بود..واقعا حس قشنگیه وقتی برادر یا خواهر آدم ازدواج میکنن.....

انشاالله عروسی خودت عسیسم

سلام آبجی فاطمه.خیلی ممنون .
آره خیلی حس قشنگیه.بازم تشکر

امید یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:42 ب.ظ http://garmak.blogsky.com/

سلام بانو خوش باشید همیشه

درود

سلام داداشمرسی

امیر یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:18 ب.ظ http://pctricks.blogsky.com

آره واقعا راست میگی.من2ماه اینترنتم قطع بود.اینگار دارن آدمو ترک اعتیاد میدن.همه بدن آدم درد میگیره

خماری خیلی بدِ

امیر یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:19 ب.ظ http://pctricks.blogsky.com

آره واقعا راست میگی.من 2ماه اینترنتم قطع بود.تجربه دارم.اینگار دارن آدمو ترک اعتیاد میدن.تمام بدن آدم درد میگیره .خیلی سخته

ممنون که درکم میکنی

سهی یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ب.ظ

سلام.حدیثثثثثثثث میکشمت چرا مارو خبر نکردید

الهی فدات شم.بله برون فقط فامیلای نزدیک بودن.عقد دعوتین دیگه.بوووووووس

سهی یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ

مبارک باشه.عروسی خودت کی هست؟

مرسی سهی جونم.موندم تو بری بعد من برم

مرضیه سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:39 ب.ظ http://ordy-behesht.blogsky.com/

سلام عسیسم، همیشه به شادی. مرسی سر زدی.

ممنون دوست جونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد